قرار بود رسانه های اجتماعی ما را به هم وصل کنند. در عوض، به یک سیستم کنترل تبدیل شده است - بر روی دادههای ما، فیدهای ما و هویت دیجیتال ما.
نظرسنجی اخیری که ما از طریق آن انجام دادیم Ice حساب Open Network's X از جامعه ما پرسید که چه چیزی آنها را در مورد رسانه های اجتماعی متمرکز بیشتر نگران می کند. با توجه به اینکه جامعه ما در حال حاضر از مشکلات پلتفرم های بزرگ آگاه است و تا حد زیادی از جایگزین های غیرمتمرکز پشتیبانی می کند، نتایج تعجب آور نبود. اما آنچه قابل توجه است این است که با توجه به اینکه اکثر کاربران رسانه های اجتماعی لزوماً از بلاک چین آگاه نیستند، چقدر با روندهای صنعت گسترده تر هماهنگ هستند.
🤔 بزرگترین اشکال پلتفرم های رسانه های اجتماعی متمرکز چیست؟
- Ice باز کردن شبکه (@ ice _بلاک چین) 10 مارس 2025
🌟 همانطور که برای راه اندازی Online+ آماده می شویم، می خواهیم از شما بشنویم.
به زیر رای دهید و نظرات خود را در نظرات به اشتراک بگذارید 👇
از نزدیک به 2900 پاسخ دهنده در نظرسنجی ما:
- 44 درصد حفظ حریم خصوصی و امنیت را به عنوان بزرگترین نگرانی خود ذکر کردند و اشاره به بی اعتمادی - یا حداقل ناراحتی - نسبت به اشخاص ثالثی که اطلاعات آنها را در اختیار دارند ذکر کردند.
- 22 درصد به تبلیغات و بهره برداری از داده ها اشاره کردند که نشان دهنده ناامیدی از ردیابی تهاجمی است.
- 20 درصد بیشتر نگران سانسور و کنترل الگوریتمی بودند.
- 12 درصد احساس کردند که استقلال محدود کاربر بزرگترین مشکل است.
این نگرانی ها فقط نظری نیستند. مطالعات نشان می دهد که 76 درصد از مردم به شرکت های رسانه های اجتماعی نسبت به داده های خود بی اعتماد هستند . در همین حال، تنظیمکنندهها با قوانینی مانند قانون حقوق حریم خصوصی آمریکا (APRA) و قانون حفاظت از حریم خصوصی ویدیویی (VPPA) برای اعمال حمایتهای سختگیرانهتر وارد عمل میشوند. کاربران خواستار تغییر هستند و دلیل خوبی هم دارد.
مدل شبکه های اجتماعی شکسته
برای سالها، معامله ساده بود: از یک پلتفرم به صورت رایگان استفاده کنید و در ازای آن، تبلیغات را بپذیرید. اما این مدل به چیزی بسیار استثمارگرتر تبدیل شده است.
- حریم خصوصی به یک قربانی در تعقیب درآمد تبلیغات مبتنی بر داده تبدیل شده است .
- الگوریتمها چیزی را که ما میبینیم دیکته میکنند و اغلب خشم را به محتوای معنادار ترجیح میدهند.
- سازندگان محتوا بدون داشتن مالکیت واقعی بر حضور دیجیتالی خود، تحت تأثیر تغییر سیاستها قرار دارند .
حتی در حالی که پلتفرمها برای معرفی ابزارهای شفافیت مبتنی بر هوش مصنوعی و الگوریتمهای تنظیمشده توسط کاربر تقلا میکنند، مسئله اساسی همچنان باقی است: کنترل متمرکز به این معنی است که کاربران هرگز واقعاً مسئول نیستند.
به همین دلیل است که پلتفرم های جایگزین در حال جلب توجه هستند. با ممنوعیت TikTok ایالات متحده که احتمالاً یکی از بزرگترین عوامل کمک کننده است، پلتفرم های رسانه های اجتماعی غیرمتمرکز محبوبیت خود را در نیمه دوم سال 2024 افزایش دادند، به طوری که Bluesky فرزند پوستر DeSoc رشد 12400 درصدی را در پایگاه کاربران خود در سال گذشته نشان داد.
کاربران روزمره رسانههای اجتماعی – که اکنون بهطور دردناکی از اینکه دادههایشان تبدیل به یک تراشه چانهزنی شده است آگاه هستند – بهطور فعالانه شبکههای اجتماعی غیرمتمرکز را بررسی میکنند. با این حال، سیستمهای هویت مبتنی بر بلاکچین، پیامهای رمزگذاریشده و راهحلهای مالکیت محتوای غیرمتمرکز، تا حد زیادی، وظیفه توسعهدهندگان بلاک چین پارانوئید و برادران رمزنگاری هستند.
ما به راهحلهای واقعی برای کاربران واقعی، روزمره و همه افراد نیاز داریم، نه ایدههای آیندهنگر که صرفاً در خدمت افراد باهوش فناوری باشد.
تغییر به سمت کنترل کاربر
علیرغم علاقه فزاینده به جایگزین های غیرمتمرکز، اکثر آنها هنوز با موانعی مانند پیچیدگی فنی، پذیرش کند و تجربیات کاربر پراکنده روبرو هستند. نسل بعدی پلتفرمهای اجتماعی باید تعادل مناسبی بین:
- زیرساخت Privacy-first ، که در آن داده های کاربر مورد سوء استفاده قرار نمی گیرند.
- توزیع محتوای منصفانه ، عاری از الگوریتم های دستکاری.
- مدلهای کسب درآمد که به نفع سازندگان است ، نه فقط شرکتها.
- حاکمیت شفاف ، بنابراین هیچ نهاد واحدی کنترل کنترل نشده ندارد.
با شروع به احساس فشار روی پلتفرمهای بزرگ، نسخهی تاریک از این تغییر در صفحه Web2 قابل مشاهده است. فیسبوک و اینستاگرام در حال آزمایش داشبوردهای استفاده از دادههای بلادرنگ هستند، زیرا تبلیغکنندگان بودجه را از پلتفرمهایی با سیاستهای تعدیل مبهم میگیرند. اما این تغییر آهسته عمدتاً ناشی از حفظ خود شرکتی است تا توانمندسازی واقعی کاربر. به طور خلاصه در حال سفید کردن است.
Web3، جایی که تغییرات واقعی در حال رخ دادن است، با چالش خاص خود - و شاید حتی بزرگتر - مواجه است که تمرکززدایی را در دسترس، بصری و مقیاسپذیر برای کاربران روزمره میکند، که استفاده از برنامه، عادات و انتظارات آنها قبلاً توسط غولهای رسانههای اجتماعی متمرکز شکل گرفته است. این یک دیوید است که با یک جالوت روبهرو میشود که مجموع کاربران آن بیش از پنج میلیارد یا تقریباً تمام 5.5 میلیارد کاربر اینترنت است.
ما در آستانهای هستیم که آینده رسانههای اجتماعی میتواند به هر سمتی پیش برود، بسته به اینکه Web2 یا Web3 چالشهای مربوطه خود را برطرف کنند.
یک نقطه اوج
یک نقطه اوج اجتناب ناپذیر است. سوال این است که آیا این منجر به یک تغییر اساسی به سمت توانمندسازی کاربران خواهد شد یا چرخه دیگری از پلتفرمهای متمرکزی که خودشان را به اندازه کافی برای حفظ کنترل دوباره اختراع میکنند. غول های Web2 به استفاده از راه حل های چسب زخم ادامه خواهند داد، به این امید که نارضایتی فزاینده را آرام کنند و در عین حال سلطه خود را حفظ کنند.
در همین حال، جایگزینهای Web3 باید شکاف قابلیت استفاده را پر کنند و ثابت کنند که میتوانند نه تنها خلوص ایدئولوژیکی، بلکه تجربیات عملی و بدون اصطکاک را ارائه دهند که با همتایان متمرکز خود رقابت کنند - یا از آنها پیشی بگیرند. آینده رسانه های اجتماعی فقط در مورد تمرکززدایی نیست. این در مورد این است که چه کسی می تواند مالکیت دیجیتال را به گونه ای بازتعریف کند که برای کاربر روزمره منطقی باشد.
سوال این نیست که آیا تغییر در راه است یا نه - این است که چه کسی آن را رهبری خواهد کرد. و شرط می بندم که واقعاً مال تو خواهد بود، Ice شبکه را باز کنید.